نفس ما پرنیا جاننفس ما پرنیا جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

* نفس ما *

این وبلاگ دختر زیبا و عزیز ماست.سعی میکنم خاطرات کودکی اش را اینجا ثبت کنم تا بماند به یادگار و بخواند و به یاد بیاورد روزهای شیرین کودکی را

پرنیای عزیزم و رفتن به مهد کودک

سلام عزیزکم ... مامانی خیلی وقت بود که بهت قول داده بودم بفرستمت مهد و بلاخره موفق شدیم که شما رو بفرستیم مهد .البته ازم قول گرفتی چند روزی همرات بیام تا عادت کنی به مهدت البته تصمیم خودمم همین بود نفس مامان .خلاصه اینکه از هفته سوم فروردین دقیقا 20فروردین با هم رفتیم و چند تا مهد کودک رو دیدیم .و در نهایت شما رو تو مهد ماه پیشونی ثبت نام کردیم .البته خودت مهد حوض نقاشی رو بیشتر دوست داری و هنوز به مهد جدید عادت نکردی هر چند تو اون مهدم دو روز بیشتر نرفتی و اونم فقط جهت آشنایی شما با اونجا بود و اینکه میخاستیم ببینیم اصلا تو مهد می مونی یا نه .اما بد جور رفته تو دلت و اونجا رو خیلی دوست داری . خودم فک میکنم دلیلش این بود که وقتی ما رفتیم ...
27 فروردين 1396

سال نو مبارک عزیزم

عزیز دلم سلام .ببخش که دیر به دیر میام وبلاگت .آخه فرصت نمی کنم عیدت مبارک مامانی  با احتساب دوران بارداری این پنجمین سالی بود که شکر خدا موقع سال تحویل کنارمون هستی عزیزم .من و بابایی همیشه شکرگزار خدای مهربونیم که دختر نازی مثل شما بهمون هدیه داد .فدات شم نفسم . عزیز دلم پارسال با همه خوبیها و بدی هاش گذشت و تا چشم بهم زدیم سال جدید از راه رسید .قبل تحویل سال که چند روز مرخصی گرفتم و درگیر خونه تکونی بودیم و بعدم یه سری خرید . شمام حسابی کمک حالم بودی تو گردگیری کمکم کردی و اسباب بازی های اتاقت رو مرتب کردی و مهم تر اینکه خودتو سرگرم میکردی و خیلی اذیتم نکردی نفسم .البته گاهی اوقات حوصله ات که سر میرفت میگفتی مامان چرا ع...
8 فروردين 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به * نفس ما * می باشد